به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، باغ نگارستان و کافه ای که در میانه حیاط آن ساخته و افتتاح شده است هرچند پرونده ای قضایی تازه مطرح شده ای در محدوده میراث فرهنگی است ولی روایتی است که ابعاد شکل گیری آن تکراری است و فقط مختص محدوده میراث فرهنگی نیست ،به طور مثال همین گونه موارد را مثلا در دنیای هنر و فیلمسازی کشور نیز زیاد می بینیم و می شنویم .
فیلمی ساخته می شود آنهم با هزینه های هنگفت اما به مرحله اکران که می رسد تازه می گویند اثر ،این مشکل و آن مشکل را دارد و درنهایت نمایشش متوقف می شود آنهم بدون دقت به اینکه چرا باید در نقطه پایانی و مرحله اکران اثر به این خبر برسیم که از قوانین رد شده اند مگر ناظرانی دستور مجاز بودن ساخت آن را نداده اند ؟ حال همین روایت به شکلی دیگر بخاطر افتتاح کافه باغ نگارستان بیان شده است آنهم بعد از مراسم افتتاحیه ، اینکه مسئولان میراث چرا بعد از افتتاح کافه متوجه خلاف کار شده اند! یا اگر اخطار داده اند این اخطار دادن چرا مانع ادامه روند ساخت نشده است و ناظران و بازرسان سازمان های مربوطه چه عملکردی در روزهای کسب مجوز و ساخت و ساز داشته اند سوالات موضوعاتی بود که برای رسیدن پاسخ آنها با طراح کافه باغ نگارستان ، یکی از مسئولان شهرداری منطقه و روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی تهران به گفت و گو پرداختیم.
واما کمپین« به کافه نگارستان نمیرویم »این روزها نظر بسیاری از افراد را در فضای مجازی به خود جلب کرده است. در متن هشتگ آن نوشتهشده است: «اخیراً در ضلع شمال غربی باغ نگارستان که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، کافهای ساختهشده که به عرصه و منظر تاریخی-فرهنگی این باغ ارزشمند آسیب رسانده است.
اما چرا این ساختمان تا این حد باعث ایجاد حاشیه در این مجموعه شده است درحالیکه سالها است که در همین مکان کافهای تحت تملک دانشگاه تهران در آن فعالیت میکند. یا اینکه چرا پیش از اتمام این ساختمان و آغاز به کار کافه کمپینی برای حفاظت این مکان تاریخی تشکیل نشد ؟
اداره کل میراث فرهنگی تهران: ساخت کافه تخلف آشکار است
روابط عمومی میراث فرهنگی تهران در هفته گذشته خبر از شکایت قضایی از دانشگاه تهران به دلیل تخلف در باغ نگارستان گرد به گفته قاسمی این باغ بهصورت کامل ثبت ملی شده است.
به گفته او همه باغ نگارستان عرصه آن اثر ملی محسوب میشود، دانشگاه تهران هم مجوز ساختمان موقت را داشتند به این معنی که سازهای با تیرآهن و ساخت در آن برپا نکنند.
او ادامه داد: پس از آغاز احداث این بنا میراث فرهنگی به معاونت فرهنگی یعنی آقای سرسنگی نامه مستقیماً نامه نوشت و پس از چند بار هم به شهرداری نامهنگاری کرد، اما به نظر میرسد از دست شهرداری هم کاری برای متوقف کردن این پروژه برنیامد.
روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی تهران اظهار کرد: اداره میراث فرهنگی یک دستگاه نظارتی نیست بنابراین نمیتواند جلوی ساختوساز را بگیرد، اما در بازدیدی که خسروآبادی رئیس اداره میراث فرهنگی تهران از این باغ داشت مشخص شد که در آنجا تخلف صورت گرفته است و کافه در حریم بنای تاریخی است.
شهرداری منطقه 12: میراث فرهنگی دیر عمل کرده است
در گفتوگوهای صورت گرفته خبرنگار برنا با مسئولان شهرداری منطقه 12، مسئولان شهرداری این منطقه اعلام کردند که شهرداری در پی درخواست اداره میراث فرهنگی تهران بارها به صاحبملک اخطار داده است، اما این پرونده مربوط به یک ملک شخصی است و شهرداری نمیتواند بدون حکم قضایی وارد عمل شود.
این مسئولان تأکید کردند که برای مقابله با این ساختمان حتی باید مشخص شود که این مقابله به چه صورت باید باشد آیا مسئولان آن را دستگیر کنند یا اینکه ساختمان تخریب شود؟
بنا بر اظهارات شهرداری منطقه 12، رویکرد شهرداری در ساختمانهای تاریخی تهران روشن است همانطور که در پرونده کافه نادری ایستادگی کرد، در مقابل باغ نگارستان هم به وظیفه خود عمل خواهد کر، در این مورد هم میراث میتوانست راسا وارد عمل شود و بیش از اینکه این ساختمان بهرهبرداری شود شکایت قضایی کند.
طراح کافه باغ نگارستان: این کافه هیچ موردی برای محدوده تاریخی ایجاد نمیکند
طراح کافهای که در باغ نگارستان واقعشده است و همه توجهات فعالان میراث فرهنگی تهران را به خود جلب کرده است، در خصوص این حواشی گفت: برای اجرایی شدن طرح از ابتدا با دکتر پهلوان که رئیس موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران هستند در ارتباط بودیم و به نظر میرسد که از همان ابتدا هم هماهنگیها میان میراث و شهرداری با دانشگاه انجامشده بود حتی میراث فرهنگی به علت تعداد زیاد ستون نقدی را وارد کرده بود که اصلاح شد.
او در پاسخ به این سؤال که آیا یک سازه دائم به این محدوده تاریخی و فرهنگی آسیب وارد نمیکند گفت: پسازاین در محل کافه چادر برپا بود ولی زمانی که کافه تهران قراردادش تمام شد چادر خود را هم جمع کرد، اما در مسائلی مثل توفانی که چند سال پیش برای تهران پیشآمده بود میشد متوجه میزان ناپایداری این سازه شد، به همین دلیل توجیهات مختلفی به کارفرما ارسال کردم که بتوانیم بنا را بسازیم.
او در توضیح توجیهات ساخت کافه گفت: یکی از فاکتورهای رشد توسعه پایدار این است که از مواد متریال استفاده نکنیم و هر بار که کسی به آنجا میآید که برای چند سال کافه را بگرداند نه اینکه خودش سازهای موقت برای خود بسازد .زمانی کسی میآید و برای چند سال یک بنای موقتی را ایجاد میکند نمیتوان از مواد متریالی که استفاده کرده است درجای دیگری هم استفاده کند، ازنظر ماندگاری هم درواقع صلاح نیست و جزو موضوعات ناپایداری است که بعد از چند سال افزایش پیدا میکنند و نابود میشوند و آدمها میآیند پارچه و چوب و پلاستیک و... را استفاده میکنند که بتوانند کافهای را ایجاد کنند که پایدار هم نیست.
او ادامه داد: بنا حدود 50 متر با ساختمان پروین فاصله دارد متأسفانه دوستانی که اعتراض میکنند تصورشان این است که تیم گلخانه و نگهداری متعلق به دوره قاجار است که همچنین این کافه روی سکویی بناشده که متعلق به سال دهههای گذشته است و با خاک دستی و نخالههایی که در باغ بوده است پرشده، شاید این اتفاق اشتباه باشد اما این اشتباه هم متعلق به دورهی دیگری است و سکو از همان زمان در اینجا مانده است.
راد اظهار کرد: نقد دیگری که به ما وارد بود این است که چرا در یک بنای موزهای یا میراثی با همان متریال کارکردیم ؟ معمولاً توسعه بناهای تاریخی با متریال متفاوتی انجام میشود اما ما تشخیص دادیم آنجا خود ساختمان جدیدی است و زمانی که باغ در دهههای اخیر توسعه داشته گلخانه اضافه کرده، یا اتاقهای نگهبانی و خدماتی اضافهشده است آنهم با متریال های منطبق با باغ پس ما از همین برنامه توسعه باغ پیروی کردیم، درواقع این آجرها را خیلی سخت توانستیم از بناهای قدیمی مخروبه نواحی پیدا کنیم استفاده کنیم.
او در مورد باغ هم همین بود و مدام موضوع را با آنها چک میکردیم و امکانپذیر نیست که شما بنایی را در 6 ماه در یکجا ایجاد کنید و کسی نبیند و اصلاً چنین چیزی نمیشود و بااینهمه حساسیت میراث فرهنگی و دانشگاه که مالک باغ است طبیعتاً بارها و بارها دوستان اینجا را نگاه کردند و حساسیت بالایی روی این موضوع داشته و اینکه پنجرههایی که سال گذشته برای ساختمان پروین ساختهشده است پنجرهها منطبق بر همانهاست و کاشیکاری یک کاشیکاری فاخر دستساز یکی از هنرمندان معاصر است و توانستیم که کارفرما را مجاب کنیم که با هزینه یک کافه موقتی یک کافه پایدار را که توجیه مصرف انرژی دارد و در شأن مخاطب باغ است بسازیم ولی مثلاینکه دوستانی اطلاعات اشتباه دارند یا مثلاً فعالیت گروهی دوست ندارند به هر نحو ایرادات غیر فنی را وارد میکنند.
راد همچنین در مورد اینکه چرا از ابتدای ساخت بنا مخالفتها آغاز نشد گفت: سازمانها که بهشدت کنترل نظارت میکردند و کارفرمای ما مدام از من نقشه برای ارائه میخواست ، اما دوستانی که در فضای مجازی اعتراض کردند ذاتاً به خود اعتراض دارند نه محتوای اعتراض یعنی موضوع این است که بشنوند یکچیزی اشتباه شده و آن را توسعه دهند و خیلی هم مطلع نیستند که چقدر موثق است.
او ادامه داد: من این کمپین به کافه تهران نمیرویم را نمیفهمم به نظر میرسد که بحث سلیقهای است و درک نمیکنم که گروهی اگر سلیقه گروه دیگری را نمیپذیرد چرا تلاش میکند تا آن را بیاعتبار کند و این خلاف گفتگوی متمدنانه است و اگر آدمها اعتراضی دارند میتوانند اعتراض کنند و کار را پیگیری کنند.
به نظر می رسد در حال حاضر باغ نگارستان با توجه به اینکه سازمان میراث فرهنگی تخلف را در این ساختمان آشکار می داند. دیگر سرنوشتش تنها به حکم قضایی بسته شده باشد.
اما در آخر سوال این است که مراحل نظارت سازمان های مربوطه در خصوص حفاظت از آثار میراث فرهنگی چگونه بوده و قانون چقدر در این خصوص کامل است که باز شاهد آن هستیم که یک اثر تا مرحله ساخت نهایی و رو نمایی رسیده است آنهم برای پروژه ای به نام کافه باغ نگارستان که در منطقه پرتردد ساخته شده است و تازه بعد از ساخت کامل بنا گروه های مدافع آثار باستانی به دنبال راه انداختن کمپین و تخریب یک بنا شده اند و مسئولان پیگیر تخریب و بسته شدن .چرا تذکرها و پیگیری ها در زمان معقول صورت نمی گیرد!